دانشگاه برویم یا نه ؟ (یک نگاه کاملا متفاوت)
همیشه دوست داشتم راجع به این موضوع یعنی دانشگاه برویم یا نه مطلبی بنویسم که بالاخره فرصت شد.راستی رتبم تو کنکور ۴۰۰ بود شاید این باعث شه بقیه مقاله بخونی :).
میخواهم تجربه ۵ سال تحصیل در یک دانشگاه یا دانشکده فنی را برایتان بازگو کنم . همه این مطالب تجربست و نظر شخصی بنده هم طبیعتا تاثیر گذار خواهد بود .
مقدمه
نمیخواهم پاسخ دقیق به این سوال که دانشگاه برویم یا نه بدهم . میخواهم با توصیف و دسته بندی دانشجو های مختلف یک دید کلی به شما بدهم تا خودتان بتوانید تصمیم بگیرید.حتما بخش نتیجه گیری و سخن پایانی را مطالعه کنید.
بنده از مسئول آیتی بسیج دانشگاه تا عضو شورای صنفی بودن را تجربه کرده ام.از خوابگاه دانشجویی تا خانه دانشجویی را هم تجربه کرده ام.از رتبه دوم برترین دانشجو تا مشروطیت در یک ترم را هم تجربه کرده ام.
به علت سمت ها و مکان های مختلف برای استقرار و فعالیت ها و فراز و نشیب های مختلف شناخت بسیار خوبی از دانشجو های مختلف داشته ام.در نهایت درخواست دارم نظرتان را در مورد این مقاله کامنت کنید.
سوالات کوتاه
ابتدا سوالات کوتاهی را مطرح و جواب میدهم تا با مغز باز تری ادامه دهید.
-دانشگاه رفتن اشتباه است؟ خیر -دانشگاه رفتن واجب است؟ خیر -دانشگاه رفتن وقت هدر دادن است؟ خیر -دانشگاه رفتن یا نرفتن باعث موفقیت ما می شود؟ خیر!.
شاید با طرح و پاسخ به سوالات قبل متوجه شده باشید که دید بنده نسبت به دانشگاه برویم یا نه خیلی کلی است.
دانشگاه برویم یا نه؟
خیلی سخت است که انسان هارا به چند دسته مشخص تقسیم کنیم ولی تصمیم گرفته ام که به پنج دسته کلی تقسیم کنم تا درک این مطلب که دانشگاه برویم یا نه برایتان آسان تر شود.
البته یک دسته دانشجو انصرافی هم داریم که در همان ترم های اولیه انصراف خود را اعلام میکنند و بنده اطلاعی از آنها ندارم.شاید مثل بیل گیتس یا مارک زاکربرگ شرکت بزرگی را تاسیس کرده باشند .
1 – دانشجو مخترع
دسته اول که در دانشگاه ما تعدادشان بسیار اندک بود.حدودا پنج تا ده درصد هر رشته را تشکیل میدادند.اینها محدود به درسی که بهشان داده می شد نمی شدند و فراتر از آن می رفتند.
آدم هایی که اطراف این دسته رفت آمد داشتند هم معمولا از همین دسته بودند. این دسته بهانه گیر نبوده و وقتشان را خیلی کم تلف میکردند.این دسته برای مقاطع بالاتر تلاش میکردند و در پی نوشتن یک مقاله بین المللی یا در پی رفتن به دانشگاه های معتبر با کنکور ارشد بوده اند.بعضا اعضا این دسته برای رفتن به دانشگاه های خارج از کشور بورسیه می شدند.
پس در مرحله اول ممکن است شما مخترع یا صاحب مقاله آی اس آی یا به یکی از بهترین دانشگاه های کشور یا جهان بروید.بنده در اوایل شروع تحصیل سعی کرده بودم از این دسته باشم ولی سرنوشت مرا به سوی دیگری هدایت کرد.
احتمالا اگر از این دسته بعد از گذراندن دانشگاه بپرسید دانشگاه برویم یا نه ؟ یک بله قاطع دریافت کنید.
2 – دانشجو خنثی
همیشه معتقد بودم خنثی بودن حتی از معتاد بودن هم میتواند بدتر باشد.این دسته کمتر بهانه جویی میکردند و معمولا درس ها را با نمرات متوسطی پاس کرده و نگرانی آنچنانی نسبت به هیچ چیز نداشتند و یک زندگی روتین و بدون چالش را دنبال میکردند.
تفکر این دسته نسبت به تمامی دسته ها خنثی بود.از نظر این دسته دسته اول یعنی مخترعین انسان هایی با هوش ذاتی بوده اند و نمی شد مثل آنها بود ولی با دسته های دیگر رابطه بهتری داشتند اما از آن ها نبودند.پس در مرحله دوم ممکن است شما خنثی شوید.
اگر از این دسته بپرسید دانشگاه برویم یا نه جواب قاطعانه ای به شما نمی دهند.
3 – دانشجو معتاد
دسته سوم دسته معتادین هستند.این دسته معمولا با معتاد های دیگر رفت آمد داشتند و به هیچ وجه با دسته اول نمیتوانستند ارتباط پایداری برقرار کنند .البته منظور بنده فقط اعتیاد به مواد خاصی نیست و اعتیاد به وقت تلف کردن و بهانه آوردن هم میتواند یک اعتیاد بی انتها و خانمان سوز باشد.
این دسته همیشه از نمره پایینی که می آورند معترض بودند و زمین و زمان را مقصر آن می دانستند.بعد از مدتی یکی از افرادی که در این دسته قرار داشت به کمپ ترک اعتیاد منتقل شد.
اکثر افرادی که در این دسته قرار داشتند یا اخراج می شدند و یا به زور مدرک خود را میگرفتند.اکثریت این دسته در خانه های دانشجویی مستقر بودند.البته خانه دانشجویی برای تمامی دسته ها بود ولی انگار این دسته درصد بیشتری از خانه هارا اجاره میکردند یا من اینطور فکر میکردم.
پس در مرحله سوم ممکن است شما معتاد شوید.احتمالا اگر از این دسته بعد از گذراندن دانشگاه بپرسید دانشگاه برویم یا نه ؟ یک نه قاطع دریافت کنید.
4 – دانشجو کنجکاو
دانشجو کنجکاو تمامی دسته هارا حداقل یکبار تجربه می کند.
این دسته یکی از سخت ترین و چالش بر انگیز ترین دسته ها است که اگر جان سالم از آن به در می بردند تجربه بسیار بیشتری نسبت به باقی دسته ها کسب میکردند.دسته کنجکاو ها وضعیت مشخصی نداشتند یک ترم ممکن بود دانشجوی برتر شوند و یک ترم مشروط.
5 – دانشجو با تربیت
من علاقه خاصی به این دسته داشتم.این دسته معمولا در شهر های بزرگ زندگی می کردند و از راه دوری آمده بودند.پدر و مادر با تربیت و با فرهنگی بزرگشان کرده بود.هیچ دسته ای نمیتوانست روی این دسته تاثیر آنچنانی بگذارد.
برای مثال آرام غذا میخورند.معمولا با ادب بودند و تمامی رفتار و عادات غلطی که دسته های دیگر از پدر و مادر هایشان یاد گرفته بودند را این دسته نداشتند.اغلب توسط دسته های دیگر مورد تمسخر قرار میگرفتند.
برای مثال یک وعده ناهار ممکن بود توسط دسته های دیگر در عرض ۵ دقیقه بلعیده یا خورده شود اما این دسته آن را حداقل ۱۵ دقیقه به درازا میکشیدند .
این دسته در باقی دسته ها ورود آنچنانی نمیکردند و در دسته خود میماندند.
اگر از این دسته میپرسیدی دانشگاه برویم یا نه؟ میگفتند بستگی دارد . بعضیها بله بعضیها خیر .
نتیجه و سخن پایانی
هدفم از دسته بندیها این بود که بفهمید هر دانشجو بعد از گذراندن دوران تحصیل ممکن است جوابی متناسب با شخصیت و تجربه اش را به شما بدهد.پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد . تمامی دستهها دقیقا درست میگفتند.
اکثریت افراد قبل از ورود به دانشگاه در همان دسته ای بودند که بعد از دانشگاه به آن پیوستند!!!
احتمال اینکه دانشگاه در شما تحولی ایجاد کند و مسیر زندگی شما را به کل تغییر دهد صفر نیست ولی بسیار پایین است.
در پایان قبل از ورود به دانشگاه سوالات زیر را از خود بپرسید ؟؟؟
- شما چند دقیقه در روز مطالعه دارید؟
- شما چقدر در روز ورزش می کنید؟
- چه شخصیتی دارید ؟
- آیا صرفا برای گرفتن مدرک رفته اید؟
- چرا میخواهید به دانشگاه بروید؟
- قبل از ورود به دانشگاه سوالات بسیاری را باید از خود بپرسید ؟
شما همانی در دانشگاه خواهید بود که قبل از آن بودید!!!دانشگاه ممکن است به رشد شما کمک کند . رشد تفکرات مثبت یا منفی شما !!!
احتمال تحول و تغییر یک فرد بهانه گیر در دانشگاه بسیار پایین است.مغز شما افراد زیادی مثل خودتان را پیدا میکند تا تفکرتان تغییر نکند.
قبل از دانشگاه خودتان را بسازید تا در دانشگاه اوج بگیرید.
طبق یک آمار وحشتناک میانگین کتاب هایی که فارغ التحصیل های دانشگاه تا پایان عمرشان میخوانند ۳ عدد است .فردی که بعد از دانشگاه مطالعه و یادگیری را متوقف کند مدرکش ارزشی ندارد.
شروع برنامه نویسی بدون دانشگاه !؟
نظر بنده اینه که برای شروع هر کاری مخصوصا چیزی مثل برنامه نویسی اجباری برای رفتن به دانشگاه وجود نداره و شما میتونی با شرکت در دوره های آنلاین حتی خیلی برنامه نویس بهتری شی نسبت به کسی که دانشگاه رفته.عملا این سوال که دانشگاه برویم یا نه هیچ پاسخی ندارد.
من به این موضوع واقعا معتقدم و صرفا شعار نمیدم چرا که دانشگاه هیچ تاثیری در ارتقا مهارت برنامه نویسی من نداشت.
پیشنهاد میکنم اگر میخوای برنامه نویسی شروع کنی یه سر به دوره های آنلاین ما هم بزنی.موفق باشی.
راستی نظر شما چیه ؟ دانشگاه چقدر میتونه تاثیر گذار باشه ؟ پاسخ شما برای سوال دانشگاه برویم یا نه چیست ؟
درباره امید شریف مهر
ای کاش ۱۰ سال پیش که وارد برنامه نویسی شدم آموزشهایی که الان ضبط میکنم وجود داشتند.
نوشته های بیشتر از امید شریف مهر
دیدگاهتان را بنویسید